THANK YOU MALASIA TOURISM
THANK YOU MAHAN AIR
اول تا نهم ژانویه 2014 برابر با یازدهم تا نوزدهم دی 1392 مهمان هواپیمایی ماهان و وزارت توریسم مالزی در برنامه مگا فم بودم.
سفری پر از خاطرات خوب و بیادماندنی همراه با مهمان نوازی فوق العاده ی ، مردم خوب و مهربان مالزی و همچنین پذیرایی خوب هواپیمایی ماهان.
این برگ برای تشکر و قدردانی از زحمات وزارت توریسم مالزی و هواپیمایی محترم ماهان تهیه شد.
چهارشنبه روز پرواز رفت :
به همراه پرسنل 3 آژانس منتخب از تهران و 4 آژانس از تبریز و آقای علی اصغر نماینده هواپیمایی ماهان در قسمت تشریفات هواپیمایی ماهان تو فرودگاه با همسفرانم آشنا شدم .
چهارشنبه شب درحالی که تو تهران برف می بارید و فرودگاه امام خمینی خیلی سرد بود و هواپیما برای یخ زدایی نیم ساعت رو باند نشست مسافرت رو شروع کردیم.
شب حرکت کردیم و بعد از حدود 8 ساعت پرواز صبح ساعت 10 به وقت کوالالامپور رسیدیم.
پنجشنبه روز اول:
صبح رسیدیم فرودگاه تمیز و مرتب کوالالامپور سوار یه ترن سریع شدیم و قسمت دریافت بارها.
هنگام خروج از فرودگاه و ورود به شهر یک گروه محلی مالایی برای خوش آمد گویی به مسافران موسیقی محلی اجرا می کردند.
راهنمای وزارت توریسم مالزی ، آقای سیف ( و به قول خانم شاه سلطان خدابنده از قرن دهم: مستر شمشیر ) که چندسالی هم تو ایران زندگی کرده بود و فارسی رو خیلی خوب صحبت می کرد اومد به استقبالمون.
صرافی و دلارهامون رو تبدیل به رینگیت کردیم.
رستوران ایرانی ناب ناهار خوردیم ، غذاش بد نبود.
با اتوبوس رفتیم هتل چهار ستاره ایمپیانا که در حد پنج ستاره بود و خیلی اتاقهای قشنگ و تمیزی داشت.
یه استراحت کوتاه یک ساعته کردیم و برگشتیم لابی هتل و رفتیم برجهای دوقلوی پتروناس که نماد شهر کوالالامپور هستند.
آکواریوم کوالالامپور رو دیدیم که جالب بود.
شهر شکلات که فروشگاه بزرگی بود پر از شکلات و خانم فروشنده با یه صدای خیلی ریز انواع شکلات خاصیتهاشون و توضیح می داد که بچه ها شکلات دوست دارم دوست دارم شوشکولات رو دست گرفتن و تو اتوبوس موقع برگشتن کلی باعث خنده و شادی و شکستن یخ بین بچه ها شد.
تو راه برگشت یه منطفه به نام فوتو استاپ وایسادیم و از برجهای دوقلو از یه نمای فوق العاده قشنگ عکس گرفتیم
برگشتیم هتل دوتا از بچه ها رفتن استخر هتل که طبقه چهارم بود و نمای خیلی قشنگی بین برجهای شهر داشت شنا کردن.
من و آقای صالح پور که تجربش از همه بیشتر بود رفتیم سوپر مارکت نزدیک مرکز خرید پاویلیون سیم کارت خریدیم و شارژش کردیم و پیاده و قدم زنان برگشیم هتل.
شام همه با هم پیاده رفتیم رستوران و مرغ کنتاکی خوردیم.
بعد از یک شب تو هواپیما و یک روز پرگردش فکر می کردم شب خوب بخوابم اما بدلیل تغییر ساعت خواب تا ساعت 4 صبح خوابم نبرد.
جمعه روز دوم:
ساعت 6 صبح رزروشن هتل بیدارمون کرد که آماده بشیم بریم صبحانه و ساعت 8 بریم هتل شانگریلا برای شرکت در جلسه وزارت توریسم مالزی که برای مدیران آژانسهای 30 کشور دعوت شده ترتیب داده بودن.
بعد از کنفرانس که بیشتر معرفی جاذبه های گردشگری مالزی و قدرتهای جهانی در زمینه جهانگردی و مقایسه مالزی و اهداف و چشم اندازهای گردشگری این کشور بود ناهار خوردیم.
بعد از ناهار به همه کشورهای شرکت کننده در برنامه مگافم مالزی لوح تقدیر داده شد.
در فاصله میان کنفرانس و شام از هتل زیبای شانگریلا بازدید کردیم.
در انتهای برنامه شام و موسیقی زنده
آخر شب بعضیا رفتن داروخانه ماهم رفتیم پیاده روی
شنبه روز سوم:
صبح بازدید از پایتخت جدید مالزی در کنار کوالالامپور با نام پوترا جایا به معنی شاهزاده موفق و گشتی در رودخانه میان شهر
بازدید از خانه نخست وزیز مالزی
از بین کشورهای دعوت شده گروه عربستان سعودی در چند بازدید همراه ما بود و دوستی با یک دوربین حرفه ای چند عکس از گروه ما گرفت و به همه افراد هدیه کرد که کار خیلی قشنگی بود و نشان از شکسته شدن مرزهای غلط باورهای کهنه بود. چقدر هم به موسیقی ایران علاقه داشتن .
دریافت لباسهای یک شکل و شرکت در جشن مالزی میدان استقلال
یکشنبه روز چهارم:
صبح با یک ساعت پرواز داخلی از کولالا به لنگکاوی و بعد از گرفتن اتاق در هتل هالیدی ویلا با استقبال آهنگین ؛ ناهار در یک رستوران عربی
با تله کابین به بالای جنگلهای بسیار زیبای لنگکاوی رفتیم .
در راه برگشت از دو هتل بسیار زیبای برجایا و دانا دیدن کردیم.
آخر شب تو یه رستوران ایتالیایی که تمام کارکنانش مالایی بودن! شام خوردیم و یه کلاف دارم بازی کردیم! و کلی خندیدیم. تو پیاده رو هم دورهم جمع شدیم و گدابازی راه انداختیم ، بچه ها به شوخی می گفتن وضع کار خرابه باید خرج سفرمون رو دربیاریم یکی می زد و یکی می خوند و یکی هم با کلاه از رهگذرها پول جمع می کرد. کلی خندیدیم و حال کردیم وقتی یه رهگذر تو کلاهمون پول گذاشت و وایساد نگاه می کرد ، آخرکار گفت بازم بزنید!، تازه فهمیدیم ایرانیه! تو تمام گروهها به نظر می رسید گروه ایرانیها از همه شادتر و خوشحال تر و خونگرم ترن به هر بهونه ای می خندیدیم.
دوشنبه روز پنجم:
صبح بازدید از شالیزارهای برنج
ظهر با قایق به کیلیم پارک رفتیم که خیلی خوش گذشت و بسیار زیبا بود.
از یک راه باریک رد می شدیم یه قایق هم از روبرو میومد چون من جلوی قایق بودم با پام از بهم خوردن دوقایق جلوگیری کردم خیلی چیز مهمی نبود اما بچه ها دست گرفتن و گفتن کشتی تایتانیک رو نجات دادی و من شدم جک و شهلا عبداله پور شد رز کلی خندیدیم.
در اطراف رودخانه میمونها و عقابها و خفاشها از حیات وحش طبیعی زیبای اونجا بود.
ناهار در رستوران روی آب ماهی کبابی بسیار خوشمزه خوردیم.
بازدید از هتل بسیار زیبا و بسیار بزرگ فورسیزن
بعد از ظهر باغ وحش و باغ پرندگان لنگکاوی
عصر دوساعت فرصتی پیش آمد از ساعت 6 تا 8 تو ساحل زیبای لنگکاوی که پر از جزیره های سرسبز و آبهای گرم دریا شنا کنم. خیلی خوب بود.
سه شنبه روز ششم:
سه شنبه صبح بعد از صرف صبحانه در هتل اتاقها را تحویل دادیم و با پرواز برگشت به کوالالامپور برگشتیم.
پیشنهاد می کنم اگر هتل شما در کوالالامپور فرودگاه بر نداشت از ترن های تمیز و سریع و شیک فرودگاه به مرکز شهر استفاده کنید و از مرکز شهر با هزینه و ترافیک کمتر به هتل خود بروید .
گرفتن اتاقها در هتل مرکز شهر با نام گرند میلینیوم.
مرکز خرید پاویلیون به مناسبت سال نوی چینی آذین بندی شده بود.
بازدید از پارکی که تمام درختها با نور روشن شده بودند.
دیدار اشخاص سرشناس جهان در موزه مشاهیر
کمی برف بازی!
یه ساندویج ساده آخر شب درکنار دوستان خیلی چسبید.
در انتهای شب از هتل زیبای ماریوت دیدن کردیم.
چهارشنبه روز هفتم:
بازدید و کمی شنا در پارک آبی زیبای سان وی لاگون و همچنین بازدید هتل بسیار زیبای همین پارک و صرف ناهار در رستوران بسیار شیک با غذای دلچسب.
از اون پارک آبی هاست که حتمن باید برید.
در انتهای برنامه از کیدزونیا دیدن کردیم که یه مجتمع بزرگ تفریحی برای بازی بچه ها بود و اونها رو در قالب بازی با زندگی واقعی آشنا می کرد و هر بچه می تونست یه شغل انتخاب کنه و توی اون شهر کوچیک چند ساعتی برای کسب درآمد و زندگی کارکنه.
آخر شب بعضیا رفتن داروخونه بقیه هم رفتن خوابیدن.
پنجشنبه روز هشتم:
صبح از هتلهای رنسانس ، کنکورد ، کوروس ، اینترکنتینانتال و سوکاسا دیدن کردم.
از صبح سردرد داشتم و قرصهای الهام کارت فروش خیلی بهم کمک کرد بتونم سرپا بمونم.
یکی دو ساعتی وقت داشتیم خرید کنیم.
اتاقهامون رو تحویل دادیم و اسبابامون رو گذاشتیم تو اتوبوس و ....
ناهار رستوران نایب کنار هتل
بعد از ناهار برج مخابراتی کوالالامپور
پایتخت جدید مالزی و گرفتن آخرین عکسهای یادگاری قبل از رفتن به فرودگاه
با سپاس از آقای سیف راهنمای خوش اخلاق و خانم آیدا راهنمای خیلی خوب ما
با سپاس از پونه خدابنده که با شوخی هاش سفر رو خیلی دلپذیر کرد و آقای علیرضا صالح پور که با تجربه زیادش خیلی خوب هوای همه چیزو داشت .
با سپاس از وزارت توریسم مالزی و آقای فرهاد جعفری نماینده سفارت مالزی در ایران
و همچنین هواپیمایی محترم ماهان و آقای علی اصغر نماینده و مسول هماهنگیهای سفر
برنامه سفر فشرده و سنگینی بود اما خیلی سفر خوبی بود.
عکسها از سیامک عزیز و آناهیتا رجایی
THANK YOU MALASIA TOURISM
THANK YOU MAHAN AIR