تفاوت میان گذشته ، حال و آینده تنها یک خطای ادارکی است!
به بهانه نقد و بررسی فیلم انگاشته TENET به کارگردانی کریستوفر نولان
سفر به گذشته و یا آینده چند اشکال اساسی دارد که می توان به عدم کنترل اتفاقات توسط عامل آن اشاره کرد.
برای مثال اگر یک سرقت اتفاق افتاده باشد شخص سارق می خواهد با سفر به گذشته باقی پولهای باقی مانده در بانک را هم سرقت کند و اما رییس بانک می خواهد با سفر به گذشته از این سرقت جلوگیری کند و یا اینکه تمامی انسهانها با سفر به گذشته اتفاقات را طوری رقم بزنند که همگی پادشاه کشوری ثروت مند و خوشبتخت باشند ! و هزاران مثال دیگر که نشان از عدم امکان سفر به گذشته و تغییر آینده دارد.
و این مهم نیز در انتهای فیلم به این شکل به ببینده منتقل شد: چیزی که اتقاق افتاده ، اتفاق افتاده و تو نمی تونی تغییرش بدی
نولان در فیلم تنت با خلق تصاویر عجیب و سکانسهایی پرهزینه و استفاده از هنر و جادوی سینما ما را دچار خطاهای ادراکی دلنشینی می کند! با نگاهی به فیلمهای گذشته این کارگردان همچون پرستیج و اینسپشن می توان دریافت که بازی با زمان و استفاده از این فرضیه علمی انیشتن که زمان در فضا و نبود جاذبه کندتر از زمین می گذرد و بازی با گذر زمان در خواب و بیداری فیلمهایی بحث برانگیز و قابل تامل ساخته است.
تفاوت اصلی فیلم تنت با فیلمهای دیگر ، در نوع پازلی است که در اختیار بیننده قرار داده می شود تا در طول فیلم با در کنار گذاشتن قطعات آن به یک نتیجه نهایی برسد.
در فیلم تنت برخلاف فیلمهای رایج یک پازل یک تکه و روی یک میز وجود ندارد و این فیلم از پازلهای مختلف و چندین میز تشکیل شده است که در نهایت تمامی این اتفاقات قرار است موضوعی ساده که بارها در فیلمهای دیگر نیز به آن اشاره شده را بیان کند که همان سفر به گذشته می باشد ؛ اما اینبار به شکلی متفاوت و با حرکت به سمت مخالف زمان!
انتخاب همین مفهوم ، یعنی حرکت برخلاف زمان ، باعث شده است که در چندین سکانس دچار سردرگمی شویم. یکی از این سکانسها هنگام رسیدن زن قاچاقچی اسلحه با قایق به کشتی است که همان لحظه همان زن از سمت دیگر کشتی در آب شیرجه می زند که اگر براساس مفهوم کلی فیلم یعنی برعکس کردن زمان و یا برعکس کردن حرکت وقایع و یا حرکت اجسام باشد باید بصورت برعکس از دریا به کشتی وارد شود ( همچون صحنه های انفجارها که بصورت برعکس اتفاق می افتند اما هنرپیشه ها به سمت جلو حرکت می کنند).
همچنین در صحنه مکالمه قهرمان فیلم در کشتی حرکت رو به جلو و در همان صحنه رو به عقب ستونهای توربینهای بادی در پنجره کشتی تاکید بر همین نکته بود که دانشمند در ابتدای فیلم به قهرمان گفت: درک اش نکن احساسش کن!
اگر قرار بود تمامی این اتفاقات که در این فیلم به نمایش در آمده ، در یک فیلم کم هزینه و بسیار ساده تر رقم بخورد هیچگاه این هجم از نقدها و نگاه ها را به سوی خود جلب نمی کرد.
جادوی نولان در استفاده از امکانات و ساخت فیلمهایی شبیه جیمزباند اما با تاثیرگذاری بیشتر است.
اما تمامی نشدنی ها ، در ذهن انسان شدنی است و هرگاه که به خاطرات گذشته خود رجوع می کنیم و به خود می گوییم کاش آن روز این کار را می کردم ، در واقع با داشتن تجربه و آموخته های جدید اگر در شرایط مشابه گذشته قرار بگیریم و با تغییر در رفتار و تصمیم خود ، موجب تغییر آینده و رسیدن به آینده ای که در ذهن خود ساخته ایم ، خواهیم شد.
سیامک عزیز
7 بهمن 1399
تاریخ خبر: چهارشنبه 08 بهمن 1399
ساعت: 3:04:57 AM